چرا بازار کساد است ؟ - بازدیدها : 1 173

چرا بازار کساد است ؟

«الوین تافلر» می گوید:« در هزاره سوم بی سواد کسی نیست که سواد خواندن و نوشتن نمی داند بلکه کسی است که نمی داند چگونه یافته های گذشته خود را فراموش کند و از نو بیاموزد»

این روزها بسیاری از شرکت ها و سازمان های تولیدی و تجاری از اینکه بازار خراب است یا فروش آنها کاهش یافته است و کار و کاسبی آنها خوب نیست گله و شکایت دارند. چرا ؟ برای اینکه هنوز قانونمندی بازاریابی و فروش – خصوصاً در دوران رکود و بحران – را بلد نیستیم. چون تا به حال در شرایط رونق فروختیم.ناگفته نماند ما نفروختیم بلکه در شرایط غیر رقابتی از ما خریدند. حالا هم در شرایط رقابتی و شرایط رکود و بحران از ما نمی خرند.

دنیایی که در آن زندگی می کنیم دنیای سرعت،دنیای کُند و تُند نامیده می شود. همه چیز به سرعت در حال تغییر است. تکنولوژی ،بازار، سلیقه مردم ،همه به سرعت تغییر می کنند. باید بپذیریم که بازار امروز ،بازار گذشته نیست. مثل دوران رونق حرکت نمی کند. از یک طرف شمار رقبا زیاد شده است و مرتباً بر تعدادشان افزوده هم می شود. اکثر آنان ،نظیر شما ، نیروی فروش ماهر و کار آزموده ای دارند. مثل شما ،تمام فوت و فن های کار را بلدند. از سوی دیگر مشتریان هم به نوبه خود ،این فوت و فن ها را بلد هستند و در مقابل ترفندهای فروش ،چرب زبانی ها ،وعده و وعیدها ،بروشورهای رنگارنگ ،و حتی تخفیفات بی تفاوت شده اند و در جلسات ارائه کالا ،چندان توجهی به ردیف کردن ویژگی های محصولات یا خدماتی که فروشندگان با آب و تاب آن ها را بر می شمارند،نمی کنند. مشتریان دیگر به سخنان فروشندگان پرحرف و پرافاده ای که تنها به فکر پرکردن جیب خود هستند ،گوش نمی دهند.

از طرفی دیگر کالاها نیز بسیار شبیه هم شده اند و متمایز ساختن آن ها از یکدیگر به آسانی میسر نیست. بنابراین برای مشتری دلیلی وجود ندارد که با خرید از شما ،به جای فروشنده فعلی ،وضعیت موجود و آسایش خیال خود را بر هم زند و به استقبال خطر دیگری برود.

۱-       اول باید انتخاب کنید که می خواهید بیشتر در بیاورید یا با خیلی کمتر زندگی کنید.

۲-       باید بدانید که اگر کسی بهتر از شما نتیجه می گیرد،به خاطر این است که چیزی بلد است که شما  بلد نیستید.

۳-       موفقیت یک مهارت آموختنی است. اگر می خواستید یک ورزشکار حرفه ای شوید،چه می کردید ؟ آیا مهارت های لازم را یاد  نمی گرفتید. تمرین نمی کردید؟

۴-       هیچ چیز واقعاً خراب نیست. حتی ساعتی که از کار افتاده است دوبار در شبانه روز زمان واقعی را نشان می دهد و بازار برای کسانی خراب است که نمی دانند و متأسفانه نمی دانند که نمی دانند.

۵-       پریشانی امروز ،تاوان ناآگاهی ما از دیروزمان است. بپذیریم که خیلی چیزها را نمی دانیم ،حتی بسیاری از چیزها را هم به اشتباه می دانیم.

۶-       وقتی همه چیز در حال تغییر است پس ما هم باید تغییر کنیم.آنگاه تغییر فرصت ایجاد می کند.

دکتر ماتو کارشناس  ارشد صنایع ژاپن که بمناسبتی به ایران آمده بود می گفت :

پدران ما یک نصیحت طلایی به ما کردند که باید سر درب هر مدرسه نوشت ؛

اگر امروز نان می خواهی ، گندم بکار

اگر تا ده سال زندگی می خواهی ، درخت بکار .

امّا ، اگر می خواهید تا صد سال آینده کشورتان تضمین شود ، آموزش بدهید .